شادکامی و خلاقیت (روانشناسی مثبت اندیشی)

شادکامی و خلاقیت ، سلیگمن (٢٠٠٢. م) معتقد است هیجانات و احساسات مثبت یا منفی بر حسب درجه آماده سازی فرد برای تعامل برنده ـ بازنده یا برنده ـ برنده از یکدیگر متمایز می شوند. از دیدگاه تکاملی، عواطف منفی مانند ترس یا خشم به ما می گویند احتمال خطر وجود دارد و آسیب، قریب الوقوع است. این عواطف توجه ما را به منبع تهدید محدود کرده، ما را برای واکنش جنگ یا گریز به فعالیت وا می دارند. بنابراین، عواطف منفی ما را برای بازی برنده ـ بازنده که در آن یک برنده مطلق و یک بازنده مطلق وجود دارد، آماده می کند. در مقابل،احساسات خوشایندمانند لذت و خرسندی به ما می گویند که اتفاق خوبی در پیش است. عواطف مثبت توجه ما را گسترش می دهند، به گونه ای که ما آگاهی گسترده ای از محیط فیزیکی و اجتماعی پیدا می کنیم. این توجه گسترش یافته، ذهن ما را نسبت به ایده های تازه و اعمال جدید آماده می کند و ما خلاق تر از حالت معمول می شویم (ایزن ٢٠٠٠. م). بنابراین، عواطف مثبت فرصت هایی را برای ما فراهم می کند تا ارتباطات بهتری ایجاده کرده و نواندیشی و ثمربخشی بیشتری داشته باشیم. عواطف مثبت، ما را برای بازی های برنده ـ برنده آماده می کند. رایت (٢٠٠٠. م) معتقد است که پیشرفت تمدن برای افزایش تعاملات یا داد و ستد برنده ـ برنده و توسعه سازمان هایی است که این تعاملات را حمایت می کنند و در این حلقه ارتباطی، رابطه بین عواطف مثبت و تعامل برنده ـ برنده اهمیت می یابد. البته رویکردهای تکاملی همچنین به ما می گویند که عواطف منفی، تمرکز زیاد را آسان می کنند و تفکر دفاعی، قدرت نقد و تصمیم گیری را بالا می برند. جایی که واقع بینی برای تشخیص و پرهیز از اشتباه و روشن کردن آن به کار می آید، عواطف مثبت و تفکر بردبارانه، خلاقیت و ثمربخشی را ساده می کنند. مطالعاتی که در زمینه واقع گرایی منجر به غم و اندوه ویا افسردگی انجام شده، تأیید می کند که اشخاص مبتلا به بیماری افسردگی داوران دقیق تری برای مهارت های خود هستند؛ یادآوری دقیق تری از وقایع مثبت و منفی زندگی شان دارند و نسبت به اطلاعات مربوط به وقایع مخاطره آمیز حساس ترند (آکرمن و دروبیس ١٩٩١. م) در مقابل، اشخاص شاد مهارت های شان را بیشتر از حد واقعی می دانند، حوادث مثبت را بیشتر از وقایع منفی به یاد می آورند و در تصمیم گیری برای طرح های مربوط به زندگی شان بهتر عمل می کنند، چرا که بجای توجه به اطلاعات مخاطره آمیز به آنهایی که مخاطره آمیز نیستند، توجه می کنند یا به تعبیر دیگر، جنبه های مثبت اقدامات شان را بیش از پی آمدهای منفی آن در نظر می گیرند (آسپین دال و دیگران ٢٠٠١. م). پروفسور باربارا فردریکسون (٢٠٠٢. م) استاد روان شناسی دانشگاه میشیگان، معتقد است عواطف منفی، از قبیل اضطراب یا خشم سبب می شود، ذهن فرد فقط به تولید واکنش دفاعی در برابر موضوعات ایجاد کننده این عواطف منفی محدود شود، در صورتی که عواطف مثبت سبب می شوند ذهن فرد بر روی انواع محرک ها باز باشد و این مسئله به نوبه خود فرصت هایی را برای توجه گسترده تر به محیط ایجاد کرده و در نتیجه، خلاقیت فرد را بیشتر می کند. تحقیقات آزمایشگاهی و بالینی از این دیدگاه، حمایت می کنند. برای نمونه، بیمارانی بسیار خوش خلق و شنگول که قرص لیتیم مصرف کردند، کاهش خلاقیت نشان دادند. همچنین، در مطالعه دیگری که حالات خلقی مثبت و منفی را برای مدت ١٥ دقیقه به افراد القا می کرد، معلوم شد در افرادی که عواطف مثبت به آنها القا شده بود، پردازش اطلاعات دیداری گسترش یافته بود، در صورتی که در گروه مقابل، توجه محدودتر و موضعی تر بود. مطالعات دیگر نشان داده است که بازگشت بدن از حالت برانگیختگی ناشی از استرس به حالت عادی، در مورد کسانی که قبلاً به آنها حالات مثبت عاطفی القا شده بود، نسبت به کسانی که مورد القای حالت منفی عاطفی قرار گرفته بودند، سریع تر بوده است. از شواهد بالا چنین برمی آید که عواطف مثبت می تواند خلاقیت و حل مسئله را آسان کند، پس عجیب نیست که شادکامی سبب ثمربخشی بیشتر کار می شود. مطالعات استاو (١٩٩٤. م) بر روی دویست کارگر نشان داد که کارگران شاد در طول یک دوره هجده ماهه، در ارزشیابی ها از کارفرمایان خود بهتر و در نتیجه، دستمزدهای بالاتری دریافت کرده اند.

منبع :ravandarman.vcp.ir     صالح شریف نسب